مهدی عزیزی دستگردی:
تمرکز بر جنگ یمن و حمایت از داعش در سوریه، عراق و لبنان، توان سعودیها را برای مدیریت امور داخلی بشدت کاهش داده و این در حالی است که نارضایتی عمومی از سیاستهای داخلی پادشاه سعودی نیز افزایش یافته است.
حوادث تلخی که این روزها در مکه رخ میدهد، اگر چه نتیجه ناتوانی سعودیها در مدیریت مناسک حج است، اما دلایل و انگیزههای دیگری نیز در تفسیر چرایی آن وجود دارد که تنها پیامد آن سقوط سعودی و اندیشه وهابیت خواهد بود. بنابراین بررسی چرایی، انگیزههای سیاسی و نیز پیامدهای آن، این موضوع را آشکار میکند که سعودیها در راهی گام نهاده اند که بازگشت پذیر نیست.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی در آغاز حمله سعودی به یمن، براین باور بودند که سعودیها با دست خود، قبر خود را کندند. از اینرو دست و پازدنهای سعودی برای تضمین ثبات و پایداری و نیز بازیابی توان سیاسی و بازیگری رویدادهای منطقه، باتلاقی از بحرانها را ایجاد کرده است که تنها راه برون رفت از آن، سقوط است و از اینرو سعودیها هرچه در باتلاق بیشتر دست و پا میزنند، بیشتر فرو میروند. چندی پیش نوری مالکی معاون رئیس جمهور عراق در نشستی درتهران در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از وی پرسید، راهکار پایان دادن به تروریسم در منطقه چیست ؟گفت که باید تمامی ابشخور فکری وهابیت و راههای ترویج آن در جهان خشکانده شود و سعودی تحت قیمومیت بین المللی قرار گیرد. او درباره حادثه منا خواستار واگذاری اداره امور مکه به سازمان همکاری اسلامی شد. پیشنهادی که این روزها بسیار شنیده میشود. از دیدگاه وی امروز وهابیت خطر بزرگی برای یکپارچگی جهان اسلام است. با این وجود بررسی دلایل، اانگیزهها و پیامد این حوادث تلخ، نشان میدهد که سرنگونی در تقدیر سعودیها نوشته شده است:
دلایل:
تمرکز بر جنگ یمن و حمایت از داعش در سوریه، عراق و لبنان، توان سعودیها را برای مدیریت امور داخلی بشدت کاهش داده است. این در حالی است که نارضایتی عمومی از سیاستهای داخلی پادشاه سعودی نیز افزایش یافته است، بگونهای که انتقاد برخی را نیز بهمره داشته است. افزایش فقر در کشوری نفت خیز که شاهزادگان آن در اروپا و امریکا میلیونها دلار برای عیاشی هزینه میکنند، ناتوانی اقتصادی در کشوری که میلیاردها دلار برای توجیه سیاستهای غرب و ایجاد فتنه و اختلاف در بین کشورهای اسلامی در رسانههای خود بکار میبرد، و حمایت مالی از تروریستهای داعش و القاعده و تمامی اینها هرگونه فرصتی و توانی را برای اداره امور داخلی از ریاض گرفته است. و باید گفت سعودیها تمایلی برای بهبود وضعیت داخلی ندارند چرا که پشتوانههای سیاسی خود را از ملت نمی گیرند بلکه تضمین و ماندگاری آنان در قدرت به انگیزهها و عوامل خارجی بستگی دارد. که مهمترین آن تامین منافع تل آویو و غرب در منطقه است. از اینرو همواره پرونده فلسطین به عنوان یک برگ امتیازگیری سیاسی برای سعودی تبدیل شده است.
جنگ یمن بجز هزینههای هنگفتی که دارد و از همین مناسک حج تامین میشود، توان نظامی و بویژه گارد ملی عربستان را گرفته است و ناگزیر، ریاض باید تمامی توان خود را در باتلاق یمن بکار گیرد. حمایت های مالی و سیاسی از داعش نیز نکته مهمی است بگونهای که سعودیها برای راضی نگاه داشتن آمریکا و غرب باید امتیازات گسترده نفتی به آنان بدهند و از سویی نیز هزینههای این گروه تروریستی را باید تامین کنند.
ساخت و سازها در اطراف کعبه: برخی نیز براین باورند که ساخت وسازها با مدل فراماسونری در اطراف کعبه نه تنها با هدف تغییر هویت اسلامی مکه انجام میگیرد بلکه نتیجه آن، بسته شدن و محدود شدن مسیر تردد حجاج است و تمرکز براین ساختمانهای بلند نیز محدودیتهای جدیدی را ایجاد کرده است.تلاش غرب برای از بین بردن ماهیت اسلامی مسلمانان با همکاری وهابیت نکته مهم دیگری است که امت اسلامی نباید از کنار آن به آسانی بگذرد. بویژه سجادههایی که امروزدر عربستان تهیه میشود با تصویر کعبه و همراه نمادهای فراماسونری است.
انگیزهها:
اختلاف شاهزادگان سعودی و تلاش آنان برای حذف رقیب با هر ابزاری حتی اگر کشته شدن حاجیان درمنا باشد نیز یکی از مهمترین انگیزههای سیاسی است که در ورای این حوادث وجود دارد. گفته میشود که اختلاف جانشین ولیعهد با خود ولیعهد که عهده دار مدیریت مناسک حج میباشد و نیز حضور وی در منا از مهمترین مواردی است که نباید آن را نادیده انگاشت. جانشین ولیعهد سعودی تلاش میکند تا اینگونه فضای سیاسی را برای خود فراهم کند.
گمراه کردن افکارعمومی جهان اسلام از آنچه که در مسجد الاقصی رخ میدهد نیز از انگیزههای اساسی میباشد. به یقین اسرائیل از هرگونه چالش و رویداد بین المللی برای افزایش فشار به فلسطینیها بهره میگیرد.
اندیشه وهابیت و نگرانی از الگو شدن اسلام اصیل:
تنفر و کینه وهابیت از مسلمانان برکسی پوشیده نیست بویژه اینکه شنیده شده است که این حادثه تلخ در مسیر شیعیان رخ داده است. سعودیها از انیرو نگران انقلابهای عربی با ماهیت بیداری اسلامی بودند و تمامی تلاش خود را برای تغییر پوند آن بکار گرفتند تا از ورود آن به داخل مرزهای خود جلوگیری کنند. تلاش زیادی شد تا محوری به عنوان داعش و وهابیت در برابر محور مقاومت ایجاد کنند. تا انجا که تمامی توان خود را برای برکناری نوری مالکی از نخست وزیری عراق بکار گرفتند. تلاش زیادی کردند تا از تبدیل شدن وی به یک چهره مقاومت جلوگیری کنند. در لبنان با تقویت گروههای سیاسی مخالف مقاومت و ایجاد جبهه سلفیها، در سوریه با حمایت از داعش و تلاش برای حذف بشار اسد از ساختار سیاسی سوریه که تمامی آن در خلع سلاح مقاومت خلاصه میشود از مواردی است که باید به آن اشاره کرد.
پیامد:
با وجود دلایل و انگیزههای نهفتهای که ذکر آن در بالا رفت یا هنوز برخی ابعاد آن اشکار نشده است باید گفت تنها پیامد این بیکفایتی، نزدیکی به پرتگاه سقوط و نابودی است. ارزیابیها، تحلیل رویدادهای منطقه و تفسیر چرایی رفتار سیاسی عربستان و.. همگی نشان میدهد، زمان برای سقوط سعودی به سرعت آغاز شده است و راهی برای فرار از آن نیست... بایدگفت امروز سعودیها به سمت پرتگاه سقوط، هجوم میبرند و با شدت در باتلاقی دست و پا میزنند که گمان نمی کرند، برای رهایی از بحرانها در آن گرفتار شود.
و سیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون...
منبع: خبرگزاری فارس
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/4219